دست دعا چشم امید

چند روز پیش دخترخالم که میشه مادر علی ربیعی دوست داشتنی اومده بود خونمون.


میگفت بالاخره بعد از چند سال دکتر جراح داش علی رو پیدا کرده و با هزار بدبختی ازش برای امروز وقت عمل گرفته.

راستشو بخواین نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت از طرفی خوشحالم چون بعد از چند سال انتظار

عملش میکنن و از طرفی ناراحت و نگرانم چون عمل خیلی سختیه دلم مثل سیر و سرکه میجوشه

از وقتی این خبرو شنیدم رفتم تو کما.


خدایا به بزرگیو مهربونیت قسم من که پیشت آبروی زیادی برام نمونده اما اگه یه ذره پیشت آبرو دارم

ازت تمنا دارم داداش کوچولومو صحیح و سالم از اتاق عمل خارج کن


من باور دارم علی ربیعی در آینده ی نزدیک یکی از نخبه های علمی کشور خواهد شد


به امید اون روز

نظرات 5 + ارسال نظر
دخترک سه‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:59 ب.ظ http://9091.blogsky.com

نپرس هیچ نپرس از دلم، همین "چه خبر؟!" همین "چه می کنی این روزها..؟!" سوال بدی است...

زیبائی شناس سه‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 04:20 ب.ظ http://zibaeshenas.blogsky.com

سلام

ما هم براش دعا میکنیم

خدایا علی و تمام مریضارو شفا بده

فرزانه چهارشنبه 9 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:23 ب.ظ http://balot.persianblog.ir/

نمیدونم از کدوم وب رسیدم اینجا ولی لوگوی وب منو شوکه کرد.3iron یکی از محبوبترین فیلمهای من هست.نمیدونم چند بار دیدمش.فکر نمی کردم یه نفر اینقدر به این فیلم علاقه داشته باشه که لوگوی وبشو عکس سکانس آخر فیلم بذاره

elahehnamdar جمعه 27 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 03:34 ب.ظ

سلام، مبارزه با فساد نباید با ملاحظات سیاسی صورت گیرد.

elahehnamdar جمعه 27 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 03:40 ب.ظ

سلام، مبارزه با فساد نباید با ملاحظات سیاسی صورت گیرد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد